• وبلاگ : نگاهي به زندگي
  • يادداشت : 1-2-3
  • نظرات : 0 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عطف به نظرات دوستي كه وبلاگش در وبلاگ بنده خطاب قرار گرفته بود و بر اساس حقي كه براي خودم در مقام پاسخگويي قائلم مطلب زير به شخص مورد نظر تسليم شد ...............

    سلام مسعود خان
    قبل از هر چيز اين را بگويم كه خيلي خوشحالم از اينكه نظرتان را در مورد مطلب مربوطه در وبلاگم محترمانه بيان فرموديد و چندان دستخوش احساسات نشده بوديد........ اما...اما من به يكي از اصول وبلاگ نويسي بسيار اعتقاد دارم اصلي كه ميگويد :"يك وبلاگ نويس ذهنيات خود پيرامون مسايل مورد علاقه اش را ارائه مي كند، بدون اينكه اين ايده ها به طور كامل بررسي شده باشند " حتما اين جمله ها جايي به چشمتان خورده اين همان چيزيست كه آل احمد به آن ارزيابي شتابزده ميگويد... و با اين اوصاف من به عنوان يك بيننده با تمام ريسك هاي موجود و محتمل بودن خطا به خودم حق ميدهم كه برداشتم را در مورد چيزي كه ميبينم بدون ترس از عواقب آن ارائه دهم و به همين دليل هم بود كه من نظرم را در مورد شما در بخش نظرخواهي وبلاگ شما وارد نكردم بلكه آن را در وبلاگ خودم قرار دادم تا تنها كساني كه به نوشته هاي من اندك اعتقادي دارند خواننده ي آن باشند و نه علاقه مندان وبلاگ شما چرا كه آن اصل را براي شما هم محترم شمرده بودم... بنابراين هيچ دليلي نميبينم كه دليل اين تفسير خودم را كه همچنان هم به آن اعتقاد دارم براي شما بيان كنم فقط اين ر بدانيد كه نظر من تنها در مورد يك مطلب نبوده و نيست (مطلبي كه شما اشاره كرده بوديد كه من اصلا نفهميدم چه مطلبي را ميفرماييد)... به هر حال اميدوارم كه توضيحاتم ثمربخش بوده باشد...موفق باشيد
    ........ فقط يه چيزي هم اين آخر اضافه كنم منظورم از پاستوريزه كردن، از فيلتر (يا فيلترها!) رد كردن مطالب بود كه فكر ميكنم كلمه ي خوبي رو هم انتخاب كرده بودم