سلام آقا مسعود گرامي ........
وبلاگ در خور تاملي داري وقلمي شيوا ... بايد سر فرصت
بيام و يه شكم سير بخونمش الان وقتم نه ببخشيد دستم
تنگه .........
چقدر سخته در رابطه ها ؛ دنبال رديف وقافيه بودن ؛ در جاييكه
قافله ها ؛ قافيه را به رديف باخته اند ........
همه زخم ديده چون تبر خورده ايم
به سردي چوبها بي خبر خورده ايم
درين سوز وسرما همان هيزم آتشيم
به شومينه دلها هم سرما به سر خورده ايم