نگاهی به زندگی 1- ظهیر دوچرخه کهنه اش را در گوشه ای انداخت و هر چه قدرت داشت جمع کرد تا بتواند طول خیابان را با سرعت بیشتری بدود . نفس نفس می زد اما بیشتر ترسش از این بودکه برادرش بفهمد او دوچرخه اش را برداشته است به خصوص الان که دوچرخه هم دیگر در اختیارش نبود. 2- هریت مرد . دانشمندان در صدد کشف علت مرگ او هستند اماگمانه های اولیه می گوید احتمالا این لاک پشت 175 ساله بر اثر عارضه قلبی درگذشته است ولی به هر صورت تا اعلام نتیجه نهایی توسط تیم پزشکی که برای این منظور تشکیل شده نمی توان نظر قطعی داد . دانشمندان تلاش می کنند تا به علت حقیقی مرگ وی پی ببرند. 3- پزشکان حاضر در جام جهانی برای مارادونا که این روزها برای دیدن مسابقات فوتبال به آلمان سفر کرده است ابراز نگرانی کرده اند . آنها معتقدند احتمال دارد مارادونا به دلیل فشارهای روانی و استرسی که در حین تماشای مسابقات تیم ملی کشورش به خود وارد می کند دچار حمله قلبی شود. پزشکان به مارادونا هشدار داده اند بیش از پیش مراقب خود باشد و در هنگام تماشای مسابقات از استرس دوری کند. 4- وقتی وکلای یک خانم ثروتمند در انگلیس وصیتنامه او را باز کردند از شدت تعجب شوکه شدند. این خانم که هیچ وارثی نداشت به دلیل احساسات شدید نسبت به حیوانات وصیت کرده است با ثروتی که از وی باقی مانده برای تمام سگهای ولگرد لندن لباس تهیه کنند تا آنها از سرمای زمستان در امان بمانند. ادامه یک - ظهیر همچنان که در فکر دوچرخه خود بود به سرعت می دوید . چند نوجوان دیگر نیز مثل او در حال دویدن بودند. آنها به پیچ کوچه ای نزدیک شدند و به سرعت به داخل آن پیچیدند ، ظهیر هم می خواست همین کار را بکند بر سرعتش افزود اما ناگهان چیزی ستون فقراتش را در هم کوبید . دو چر خه همچنان در گوشه خیابان بر روی زمین افتاده بود. کمر ظهیر از وسط به پشت خم شد . خون بر روی دیوار کنار کوچه شتک زد وبوی گوشت سوخته مشام همسالان ظهیر را آزرد و او آرام چشمانش را بر روی دو چرخه اش بست . چند لحظه بعد تانکهای اسراییلی برای برادر ظهیر هم دوچرخه ای باقی نگذاشتند . بی تردید ظهیر آخرین کودکی نیست که در سرزمین فلسطین می میردو البته اولین آنها نیز نبود . طی 5 سال گذشته سربازان اسراییلی 19 هزار کودک را در نوار غزه و کرانه باختری کشته و یا زخمی کرده اند . 19 هزار کودکی که هیچ گناهی جز فلسطینی بودن نداشته اند . هیچ کس برایش مهم نیست که آنها چرا می میرند . با تروریسم هم قرار نیست مبارزه ای بشود . حقوق بشر ،حقوق کودکان و زنان فقط برای کشورهای غربی است . برای آمریکا ، انگلستان ، آلمان و ... داستان ظهیر ساخته و پرداخته یک ذهن داستان پرداز نیست قصه واقعی یک کودک شهید از زبان پدرش بود که به این شکل روایت شد و همینطورسایر موارد هم قصه نیستند . داستان هریت ،مارادونا و سگهای ولگرد لندن واقعی هستند . اما برای غرب و افکار عمومی جهان که اسیر رسانه شده اند این روز ها فوتبال وقصه های دیگر مهمترند .حتی اگر ظرف یک هفته 38 نفر در نوار غزه به ضرب گلوله سربازان «با اخلاق!؟» اسراییلی از پای در آیند و یا در سودان روزانه 60 کودک بر اثر قحطی بمیرند و حتی اگر در حاشیه جام جهانی چند هزار کودک و زن از کشورهای جهان سوم و چهارم برای استفاده جنسی به آلمان قاچاق شده باشند چرا مرگ هریت یک تیم پزشکی می خواهد ولی مرگ هزاران کودک حتی یک گزارش ساده هم نمی خواهد.؟ چرا برای استرس مارادونا اهمیت قائلیم ولی برای متلاشی شدن هزاران خانواده فلسطینی هیچ اهمیتی نمی دهیم؟ برای ما چه چیزی اهمیت دارد؟ آیا روزی ما را سر نمی برند در حالی که جهان در خواب است؟ براستی برای ما چه چیزی اهمیت دارد ؟
موضوع مطلب : دوشنبه 85 تیر 5 :: 2:26 عصر :: نویسنده : مسعود بصیری
سلام مدتی از آخرین به روز شدنم گذشت مرا به خاطر این که نتوانستم سعادت صحبت با شما را پیدا کنم ببخشید این بار لینک زیر که فیلم جنایت نیروهای اسرائیلی در نوار غزه است را برایتان گذاشته ام . در این جنایت هولناک نیروهای کثافت رژیم صهیونیستی بی دلیل یک خانواده هفت نفره راقتل عام می کنند . دیدن این فیلم بد نیست برای کسانی که غرب کعبه آمالشان شده است . به خدا قسم اگر دست نیروهای آمریکایی و اسراییلی به ما می رسید وضعمان بهتر از مردم فلسطین نمی شد . البته در حرفه ما بکار بردن کلمات تند و رکیک و البته موضع گیری شخصی کار درستی نیست اما اگر فیلم را ببینید متوجه دلیل عصبانیت من می شوید . اینها می توانستند خواهر، مادر و خانواده ما باشند اصل فیلم هم برای دانلود کردن وجود دارد ولی به دلیل مشکلات نرم افزاری در پست بعدی قرار خواهم داد موضوع مطلب : پنج شنبه 85 خرداد 25 :: 1:21 عصر :: نویسنده : مسعود بصیری
ازدواج ستاره های هنری در تمام دنیا بسیار جذاب و خبر ساز است و در ایران نیز معرفی زوجهای هنری ایرانی هم برای دوستداران هنر خالی از لطف نیست. نیما فلاح - سحر ولد بیگی موضوع مطلب : سه شنبه 85 اردیبهشت 19 :: 12:0 صبح :: نویسنده : مسعود بصیری
اینطور که از شواهد امر بر میاد دوستان وبلاگی ما از عکس خیلی بیشتر از نوشته خوششون میاد خب باشه اشکالی نداره حداقل من هم از پیغامهای کپی پیس راحت میشم که بله وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن و الخ چند تا عکس زیر را ببینید هر چقدر هم دوست داشتید از روش کپی کنید از شیر مادر حلالتر یا علی مدد(عکسها سنگین بود مجبور شدم وقتی پست جدید را می گذارم چند تا از آنها را حذف کنم)
گرانقیمت ترین قناری جهان
============================================================= خدا عقل بده ===================================================================
این هم از هنر سیم اگه اهلش باشی از آب تو جوب هم می تونی پول در بیاری
================================================================== جرات دارید سوار این ترن هوایی بشید
موضوع مطلب : یکشنبه 85 اردیبهشت 10 :: 4:30 عصر :: نویسنده : مسعود بصیری
قبل از خوندن مطلب باید به عرض برسانم بنا بر اصرار دوستان و در پی یکی دو مطلب سیاسی ناچارم شدم یک وبلاگ دیگر که ساسی خواهد بود و به مسایل خبرنگاری می پردازد راه بیاندازم ممنون می شوم اگر دوستانم را در این وبلاگ هم ببینم دوست من مدتهاست از مقوله آزادی زنان دفاع می کند و سالهاست که معتقد است در جامعه ما به زنان بها داده نمی شود و از این جور مقاله ها خدا وکیلی معادله زیر را نگاه کنید ببینید فریاد یه آدمی مثل من در دفاع از زنان پسندیده تر است یا فریاد این دوست گرامی 1-به زنان آزادی می دهیم 2- هر کس هر جوری که دوست دارد بچرخد با هر پوششی 3- ارتباطها آزاد 4- رفت و آمدها آزاد 5- حریمها برداشته( مثل انچه الان داریم تاحدودی) 6-من یک پسر دم بخت . چرا ازدواج نمی کنم چون هر چه می خواهم دم دستم هست اگر اهل هرچیزی باشم توی خیابان و محله و کوی و برزن یافت می شود . یه دوست دختر هم نه ده تا دارم .هم چشمم سیر شده هم دلم تنوع طلب .هر وقت هم خواستم این یکی را رها می کنم می روم سراغ دیگری نه طلاقی در کار است نه آبرو ریزی و نه بچه ای هیچ مسئولیتی ندارم . هر وقت پول بود می خورم هروقت نه یه چند وقت دست از دوستها بر می دارم به هیچ کس جوابگو نیستم دنبال امرار معاش هم نمی روم سرم گرم است به امورات محوله یا پارکم یا کافی شاپ یا کافی نت و... این آدم چه نیازی به ازدواج دارد . چه چیزی او را به ازدواج تحریک می کند. عشق؟ انقدر دستمالی شده این عشق که دیگر رنگ و بویی ندارد . شیری که میو میو می کند مسئله جنسی؟ همه چیز حل شده و هر وقت خواسته ام آزاد بوده ام. خدا وکیلی این وسط چه کسی ضرر می کند مرد یا زن؟ سن ازدواج شده بالای 30 تازه به هر کس هم می گویی می گوید حالا وقتش نیست.چرا؟ دوست دیگری و البته دوستان دیگری دارم که حقوق بالای 400 تومان در ماه می گیرند اما هر وقت می گویم چرا ازدواج نمی کنید می گویند حالا زود است پس مشکل مالی هم درد اصلی نیست. خانمهایی که به آزادی و قر و فر معتقدند آیا می دانند دلیل اصلی بی شوهری خودشان هستند؟ زنانی که کارشان به طلاق می کشد آیا می دانند مردشان قابل کنترل نیست با این همه آزادی؟ آیا راه رفته غرب را باید برویم که مثلا مثل فرانسه هرکس بتواند ازدواجش را 5 سال نگه دارد از دولت سوبسید بگیرد؟ باید مثل سوئیس 40 درصد متولدین جامعه پدر و مادر ثبت شده نداشته باشند . کجا می خواهیم برویم. خیلی حرف دارم اما نه شما حوصله خوندن دارید و نه من می توانم این همه را تایپ کنم. اما به خداقسم که از بد حجابی اول زنها آسیب میبینند نه مردها واساسا مردهایی که از آزادی زنان حمایت می کنند به خاطر خودشان است نه به خاطر زنها
موضوع مطلب : دوشنبه 85 اردیبهشت 4 :: 5:34 عصر :: نویسنده : مسعود بصیری
منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها لوگو آمار وبلاگ بازدید امروز: 63
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 210005
|
||