• وبلاگ : نگاهي به زندگي
  • يادداشت : مستقيم بيست هزار تومن
  • نظرات : 7 خصوصي ، 82 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    تو گفتي و ما هم باور كرديم...ولش كردي رفت؟

    سلام

    منم خبر كن . مگه چي ميشه ؟

    + آليس 
    حالا ربط اين ميخ و ميخ ديروزي كه برات نوشتم رو پيدا كن!!!
    + آليس 
    يك جوكي شنيدم ازين بي مزه ها.............گفتم براي تو هم بنويسم!! يك روز يك ميخ مي اد قر بده فنر مي شه!!
    + آليس 
    دلم گرفته است و ذهنم در حيرتي عجيب و نمي دانم كه در روشنايي تاريك زمانه راه به كجا خواهم برد.
    در پيچ پيچ انديشه هاي نارسيده ام، دالان تنگ و تاريكي را مي جويم كه انتها ندارد؛ اما كورسويي از دور نگاهم را به خود مي خواند، و آن گاه مي ايستم كه تصميم مي گيرم؛ اوست كه تصميم مي گيرد. و او، تو، هستي و تو، او و من. ميان دو هيچ دور مي گردم. گاهي به تو دل مي بندم و گاهي از او مي رمم. دل بستن و رميدن به دست خودم نيست
    + LeO 
    بابا تو هم لوگوي وبلاگم رو توي وبلاگت بذار چون بدجور احتياج به نظر دارم
    + آليس 
    تا فرداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.........خدانگهدار
    + آليس 
    اپديت كو؟؟ ميخ شديم!
    + koli_Roya 

    salam .

    khodam yek zanam va mokhalefe tan fOroshi hastam ama bayed dar jameh har enhrafi ke pish miyad va gostaresh mishe rishe yabi kard nemishe hamin joor goft che zan bisharmi ba yed did asaln in zan kOja roshd karde va che amozesh dide vaghati madari kOdakesh ra miforoshe dar 8 saalegi ,tasavor konid in bache vaghati bozorg shod chi mishe aya ou joz soestfadeh jensi chize digariyam dide ya amokhte ta betone dark kone.tavajoh dashteh bashin in kodakani ke dar khiyabon rosh dmikonan che pesar che dokhtar va morde soestefade jensi gharar migiran ina mojremane ayendeh hastan bi in ke khasteh bashan tayen shodeh vaseh shon pirooz bashid.Roya

    + جزيره اسرار اميز 
    بسم الله..........!
    + جزيره اسرار اميز 
    صبح به خير ..........ساعت كمي از 9/30 گذشته!!
    + جزيره اسرار اميز 
    ? زانوانم خسته اند. خسته. از راهي كه پيموده ام. مي گمان مي گويي از كجا. از كوير. از سراب. به دنبال سرزمين خود مي گشتم. به دنبال مدينه. همان كه وعده اش مي دادند. گمان مي كردم در اين جاست. خامي كردم و آن را در زمين جستجو كردم.
    زانوانم نا ندارند. طبيبم برايم داروهاي زميني داده است تا شفا يابم! گفته است كمتر راه برو بلكه خوبتر شوي! خنده ام مي گيرد به طبابتش، اما درد من چيز ديگري است. گفتم خسته‌ ام، اما زانوانم از راه رفتن نيست كه اين گونه بي نوا شده اند، از خمودي است، از كم كاري است، از بي نفسي و بي عشقي است. خودم را درون ويرانه محبوس كرده بودم، و گمان مي بردم همه دنيا مال من است، همه خوشبختي از آن من است. تا اين كه پرنده اي بر شانه ام نشست. گفتم كه شاخه درخت لانه توست نه شانه هاي من.
    گفت: آه مي بخشي شانه ات را با شاخه هاي سرو اشتباه گرفتم. گاهي پيش مي آيد.
    نگذاشت بر تعجبم افزوده شود.
    گفت: گاهي مواقع بعضي از شانه بعضي از انسانها را با شاخه هاي درخت اشتباه مي گيرم، آخر خيلي شبيه هم هستيد.
    و اين را با اندوهي جانكاه گفت و خيلي زود از شانه هايم پر كشيد.
    بر گوشه پنجره اندكي تامل كرد و گفت: راستي بالهايت كو.
    گفتم بالهايم؟
    گفت: آري، مگر نگفتم گاهي مواقع شانه هايت را با شاخه ها اشتباه مي گيرم. خيلي شبيه آسماني، شبيه درخت، سرو و پرندگان.
    و باز گفت: بالهايت؟ و رفت...
    و من چون گنگ خوابديده...
    + جزيره اسرار اميز 
    بهر حال ممنون...........................موفق باشي
    + جزيره اسرار اميز 

    هفته خوبي رو شروع كني............سلام.

     <      1   2   3   4   5    >>    >